فرقی نمی‌کند، واقعا فرقی نمی‌کند. ما امروز خسرو شکیبایی را خسروی سینمای ایران بنامیم یا مرد حنجره طلایی، آقای خانواده سبز، آقای ستاره، ستاره دهه 60 یا هامون سینما یا هر لقب فاخر دیگر، خسرو... خسرو شکیبایی این اواخر اما چیز دیگری شده بود، هر چه بود، دیگر ستاره‌ای زرق و برق‌دار نبود.
این اواخر، خسرو خوب می‌دانست که چندان «وقتی» برایش باقی نمانده، دکترها جوابش کرده بودند، بیماری کبد امانش را بریده بود، این تلخ است، ولی واقعیت دارد که خسرو شکیبایی این اواخر تقریبا به هیچ کاری «نه» نمی‌گفت، با زور قرص و مسکن هم شده قرارداد امضا می‌کرد و می‌رفت سر لوکیشن، با همان لبخند و فروتنی دوست‌داشتنی‌اش. این اواخر دیگر تقریبا «انتخابی» در کار نبود، خسرو نه نمی‌گفت و بازی می‌کرد، حتی فیلم‌های کافی‌شاپی(فیلمفارسی سابق!).هامون سینمای ایران این روزهای آخر حتی ابایی نداشت که به خواست فلان تهیه‌کننده و کارگردان، با شمایل و ریش پروفسوری سفید آمیتا باچان جلوی دوربین برود و با آن صدای گرم و گیرایش، دیالوگ‌های صدمن یک غاز بگوید هر چند که بی‌ربط‌ترین و لوس‌ترین دیالوگ‌ها با صدای او قدر و قیمت دیگری پیدا می‌کرد. خسرو این اواخر ستارگی را با همه تشریفات ، شأن ، کلاس و... بوسیده بود و گذاشته بود طاقچه.این اواخر خسرو شکیبایی، نه ستاره و هامون و... که «پدری» بود که می‌خواست با آخرین رمق‌هایش در صحنه، طوری کار کند که خانواده‌اش بعد از رفتن او «تامین» باشند. خسرو این اواخر ستاره نبود، شمع بود... و ناگهان هامون خشکید.
نظام جمهوری اسلامی، حکومتی برآمده از خواست مردم است که مسوولان آن توسط خود مردم انتخاب می شوند. در جمهوری اسلامی برای چهار نهاد ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی شهر و روستا انتخابات برگزار می شود. اگرچه چهار نهاد یاد شده برآمده از انتخاب مردم هستند اما شوراهای اسلامی شهر و روستا در این میان از جایگاه ویژه ای برخوردارند. به جز شورا دیگر نهادهای انتخابی هرکدام شرایط ویژه ای دارند. رییس جمهور باید رجل سیاسی باشد، اعضای مجلس خبرگان باید دارای رتبه اجتهاد باشند و نمایندگان مجلس نیز باید پیشینه مدیریتی و سیاسی در کارنامه خود داشته باشند تا بتوانند از سوی مردم انتخاب شوند، اما اعضای شوراهای شهر و روستا مردم عادی اند که تصمیم می گیرند در سرنوشت محل زیست خود تاثیر بگذارند. این امر اهمیت شوراها را دو چندان می کند چون از این راه مردم عادی می توانند وارد سازوکار تصمیم گیری شوند و از این رهگذر با مشکلات مسوولان آَگاه شوند که این مساله سبب می شود مردم درک صحیحی از دشواری های فرآیند اداره کشور بدست آورند. از دیگر سو شوراهای شهر و روستا بدرستی نمایشی از نظامی تمام مردمی را ارائه می کند؛ اگر برای دیگر نهادها داشتن پیشینه سیاسی و مدیریتی لازم است اما اعضای شوراها مردم عادی ای هستند که از سوی همشهریان برای اداره بهتر محل زندگی خود انتخاب می شوند.
با وجود انتقادهاي بسياري که به برگزاري همزمان انتخابات شوراي شهر و روستاها و رياست جمهوري مطرح مي شود اما واقعيت امر اين است که همزمان شدن اين دو رويداد مانعي براي شوراها نيست . دليل اين ادعا نيز ماهيت يکسان هر دو نهاد است . گفته مي شود رياست جمهوري يک نهاد سياسي و شوراها نهادي مدني هستند اما به واقع چنين نيست . بايد بپذيريم که در ايران شوراهاي شهر نيز از حالت مدني خارج و سياسي شده اند . بنابراين مانعي براي برگزاري همزمان دو انتخابات وجود ندارد . سياسي شدن نهاد شوراها بيشتر از آن ناشي مي شود که قانونهاي مربوط به شوراها در ايران ناکارآمد است . در حال حاضر بخاطر اختيار ناچيز شوراها ، مي توان گفت اين نهاد مردمي رسالت اصلي خويش را فراموش و به شوراهاي شهرداريها تبديل گشته اند . از سوي ديگر نيز ديوانسالاري دولتي بر مديريت شهري چيره شده که اين در نهايت به ناکارآمدي شوراها و شهرداريها منجر شده است . به طور مثال در قانون بلديه براي شهرداريها 53 وظيفه در نظر گرفته شده بود که به مرور زمان اين وظايف و اختيارات به وزارتخانه هاي دولتي منتقل شد . و در حال حاضر اختيارات شهرداري ها به يک پنجم کاهش يافته است . همچنين در اصل 103 قانون اساسي فرمانداري ، استانداري و شهرداري مکلف به تبعيت از تصميمات شوراها شده اند وليکن در بندي متناقض در قانون انتخابات شوراها فرمانداريها اختيار انحلال شوراها را دارند . که اين نقض غرض است . ( ماده 89 وظايف و اختيارات هيئتهاي حل اختلاف شوراها ) . به اين ترتيب در دور قوانين ناکارآمد و متناقض ، شوراها چندان توان اجرايي نخواهند داشت . به نظر مي رسد براي تقويت شوراها بايد ابتدا در قوانين بازنگري شود . در حال حاضر بخاطر نبود قانوني قدرتمند و محکم ، شوراها نه تنها در عضوگيري ضعيف عمل مي کنند بلکه در عمل به وظايف خود نيز سرگردان هستند . اقدام خوبي که اخيرا در اين مورد انجام يافته اصلاح بخشي از قانون شوراها توسط مجلس شوراي اسلامي است که بر تحصيلات اعضا تاکيد دارد . به اين ترتيب پيش بيني مي شود در دوره چهارم شوراهاي شهر افراد تحصيلکرده بيشتري به شوراها راه يابند که در نهايت منجر به کارآمدي بيشتر شوراها خواهد شد . تا زماني که قانون شوراها به صورت ريشه اي و اصولي اصلاح نشود به اين معنا که مديريت امور شهري کلي و جزئي به نمايندگان مردم واگذار نشود هيچ اتفاقي از حيث تبلور حضور افرادي به عنوان اعضاي شوراي شهر در حوزه هاي عمراني ، فرهنگي و اجتماعي در شهرها به ويژه در شهرهاي کوچک رخ نخواهد داد . وقتي اعضاي شورا به عنوان مديريت شهر ( در حرف نه در عمل ) در ساختار تصميم گيري مديريت جايگاهي ندارند قطعا سرنوشت توسعه و آباداني شهرها به ناکجا آباد خواهد انجاميد . نتيجه ايکه مديريت شهري که همان شهر ، شهروند و مسئولان هستند بايد به صورت واحد اداره و عملياتي شوند . بازگرداندن 20 تا 30 وظيفه گرفته شده شهرداري ها به مديريت شهري يعني شوراها، توزيع اعتبارات مربوط به عمران و توسعه شهري در حوزه هر شهر توسط شوراها ،عدم دخالت دولت در حوزه مديريت شهري ( شوراها )و کاهش تصدي گري دولت در مديريت شهري ( شورا و شهرداري ) يکي ديگر از چالش هايي است که بايد با تصويب قوانين لازم حوزه دخالت و نظارت تصميم گيري به شوراها واگذار شود . بنابراين تصويب قانون جامع و کامل از نظر شکل و ماهيتي و نيز نحوه انتخاب نمايندگان شوراها نيز يکي از زمينه هاي ايجاد قانون جامع و کامل خواهد بود به اين معنا کساني که به عنوان عضويت در انتخابات شوراي شهر ثبت نام مي کنند بايد از حداقل هاي مديريت شهري تجربياتي داشته باشند که متاسفانه تاکنون به دلايل گوناگون اختلافات دروني شوراها به بيرون کشيده شده و زمينه عدم تمکين از مصوبات شوراها را براي ساير دستگاهها فراهم کرده اند .
نتایج انتخابات را می توان با کسب اطلاعات میدانی وبررسی اوضاع و احوال سیاسی حاکم و برخی دیگر از آپشن ها ی دیگر تا درصد بسیار بالایی صحیح پیش بینی نمود اما سکه ی انتخابات هم دو رو دارد و به همان اندازه هم می تواند غیر قابل پیش بینی باشد و اسامی کسانی از صندوق های رای بیرون بیاید که کمتر کسی انتظار آنها را داشته باشد .مخصوصا" در انتخابات شوراها که تعداد راه یافتگان به آن بسته به جمعیت و وسعت حوزه انتخابیه متعدد می باشد این ویژگی انتخابات بیشتر نمود پیدا می کند.
پس در نتیجه نمی توان هیچ کسی را پیروز قطعی و یا از پیش بازنده فرض نمود.اینکه مردم رویه ی ثابتی در اخلاق انتخاباتی ندارند کاملا" اثبات گردیده و نیازی به ورود به این مطلب نیست زیرا بر خلاف تفکر غالب سیاسیون جامعه مردم به نکاتی بسیار ریز تر از آنچه مد نظر آنهاست توجه می نمایند.ترکیب تیم شورای شهر سلماس در چند دوره گذشته دستخوش تغییرات آنچنانی نگردیده است ،به نظر می رسد که این ترکیب در انتخابات پیش رو نیاز به خانه تکانی اساسی دارد تا خون تازه ای به رگ های اجرایی و نظارتی شهر پمپاژگردد.مردم در انتخابات اخیر گزینه های متفاوتی را در پیش رو خواهند داشت و به واقع می توان این بار به اصطلاح " جنس جور جور است "که می توان کاندیداها را بر این اساس به سه دسته عمده تقسیم بندی کرد.الف-کاندیداهایی با سابقه و تجربه حضور متعدد در جمع سه دوره گذشته شورای شهر.ب-کاندیداهایی که سابقه حضور در شورا را ندارند اما سوابق فعالیت های سیاسی و اجتماعی آنها در پست های دیگر دولتی در دسترس عموم می باشد.ج-کاندیداهایی که نه سابقه حضور در شورا را دارند و نه سابقه فعالیت در پست های مدیریت دولتی ،اما تجارب گسترده ای در فعالیت های اجتماعی اقتصادی ،عمرانی در بخش های خصوصی را با خود به همراه دارند.د-نخبگان علمی و فعالان اجتماعی اما به واقع شورای شهر به چه ترکیبی نیازمند است ؟آیا سیاسیون قدرتمند فاقد تجارب و هوش و ذکاوت اقتصادی به تنهایی می توانند مثمر ثمر باشند؟آیا فعالان اقتصادی که دارای کارنامه موفقی هستند بدون داشتن ارتباط های صحیح و راهبردی سیاسی چند درصد از موفقیت را پیش رو خواهند داشت ؟و یا ترکیب سیاسیون موفق+اقتصاددانان قدربرای تحقق اهداف شورا به تنهایی کافیست ؟می بینید سئوالات اساسی بیشماری از این دست پیش روی ما قرار می گیرد که مطئنا" شما مخاطبین عزیز موارد بسیار مهم تری را می توانید به آن اضافه نمائید.هر چه بیشتر کنکاش کنیم بیشتر متوجه می شویم که چقدر این انتخابات و شرکت در آن امری خطیر و مهم به شمار می رود.به واقع این مقدمه چینی فقط برای رسیدن به این مطلب است که بگویم :اگر به فرض شما به قصد حمایت از آقای xکه یک چهره ی موجه ی سیاسی در سلماس است در انتخابات شرکت می نمائید نمی توانید در قبال سایر کاندیداهای دیگر که چهره های موجه علمی و اقتصادی و اجتماعی هستند احساس مسئولیت نکنید زیرا انتخاب شما به تنهایی نمی تواند کاری از پیش ببرد. به واقع همانند یک تیم ورزشی فوتبال باید ترکیب قابل قبولی را روانه میدان نمود که موزون و مکمل همدیگر باشند تا نتیجه ی جز پیروزی و موفقیت را به همراه نداشته باشد.نظر شما به جز این است ؟
نماینده مردم زلزله زده ورزقان در مجلس با انتقاد از توقف مرحله اول بازسازی این منطقه زلزله زده گفت : انچه که وزیر مسکن در ابتدای وقوع زلزله در باره بازسازی دوماه این منطقه گفت، شعار بود و متاسفانه اکنون عملیات بازسازی این منطقه رها شده است.الله وردی دهقانی در گفتگو با خبرنگار زندگی، افزود: قرار بود که فاز دوم بازسازی ها بعداز فصل سرما آغاز شود اما متاسفانه نیروهای عملیات بازسازی در حال ترک کردن منطقه هستندو مردم زلزله زده به شدت به این موضوع اعتراض دارند .
شبکه پنج استان اصفهان ، دیدار مردمی ریسس جمهور در میدان نقش جهان را از زاویه دیگر دوربین به تصویر کشید. در این زاویه بر خلاف دیگر زاویه های تکراری ، نمای کلی میدان نقش جهان و تعداد بازدیدکنندگان کاملا مشهود است.
محمدرضاباهنر: از خاتمی تخطی از امر رهبری ندیده‌ایم وقتی از نظر فیزیکی به کارهای احمدی‌نژاد فکر می‌کنم سرگیجه /وقتی از نظر فیزیکی به کارهای احمدی‌نژاد فکر می‌کنم سرگیجه می‌گیرم، احمدی‌نژاد ظرف 15 روز دو بار به ونزوئلا رفت و صبح یک روز در کاراکاس شب آن روز در تهران و فردایش در خوزستان بود. لذا خستگی‌ناپذیری احمدی‌نژاد قابل تقدیر است. محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس و عضو ائتلاف پنجگانه اصولگرایان صبح امروز چهارشنبه با حضور در دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به برخی از نقاط قوت دولت فعلی اظهار داشت: پرکاری، خدمت‌رسانی، ساده‌زیستی و اجرایی کردن پروژه‌هایی همچون مسکن مهر، هدفمندی یارانه‌ها و بنگاه‌های زودبازده را می‌توان از نکات مثبت این دولت دانست که البته با جامع‌نگری همراه نبود. ما در کارهای احمدی‌نژاد شاهد دورنگری نبودیم و این موضوع بهره‌وری و سود را کاهش می‌داد.
در روستا تیس در استان سیستان و بلوچستان مقبرههای جنانی گچ که به باور محلی ها محل سکونت جن‌ها بوده و "پیل بند" و "غارهای‌بان مسیتی" و نقاشی‌های عجیب و غریب آن، دیدنی است. چاه باستانی "تیس کوپان" و گورهای مرموز "تپه نهادی" هم از دیگر جاذبه‌های گردشگری این منطقه است.
این روزنامه افزوده است: ''پس از آنکه خسارات جانی ارتش هیتلر زیاد شد، آنها اقدام به خدمت درآوردن مسلمانان کردند.'
