نحوه دریافت کد پستی با پیامک

دریافت کد پستی از طریق شرکت پست از طریق سایت این شرکت و انتخاب گزینه‌ی دریافت کد پستی هم امکان‌پذیر است که در مواردی خاص نیز این امکان با گذشت زمان بیش‌تری تلفنی ممکن خواهد شد.به گزارش ایسنا، سال گذشته هم مطرح شد که طی قراردادی که شرکت پست جمهوری اسلامی ایران با یک شرکت خصوصی امضاء کرده است، مشترکان می‌توانند از طریق شماره 7087 و ارسال پیامک کد پستی خود را با هزینه 200 تومان دریافت کنند که البته این طرح آزمایشی است.به گزارش‌ خبرنگار ایسنا افراد می‌توانند با ورود به سایت www.post.ir و انتخاب گزینه‌ی دریافت کد پستی مشترکین وارد صفحه‌ای از سوی اداره کل جغرافیایی و کد گذاری پستی کشور می‌شوند که در آن " فرم استعلام کدپستی 10 رقمی" با انتخاب دو گزینه‌ی "اماکن مسکونی" و "اماکن تجاری" اطلاعاتی از متقاضیان خواسته می‌شود که متقاضیان پس از تکمیل آن می‌توانند در مدتی کوتاه کد پستی خود را دریافت کنند.افرادی که پیش‌تر ثبت‌نام کرده‌اند می توانند از طریق کد رهگیری 10 رقمی شان کد پستی خود را دریافت کنند. در فرم درخواست کد پستی 10 رقمی اماکن مسکونی و تجاری آمده است: "در صورت اظهار و تکمیل ناقص اطلاعات درخواستی امکان دسترسی به کدپستی ده رقمی میسر نمی‌باشد".در این سیستم مشخصات متقاضی شامل نام، نام خانوادگی، شماره ملی، کد شهرستان،‌ شماره ثابت، شماره تلفن همراه، کدپستی قدیمی و ای‌میل خواسته می‌شود. در ادامه مشخصات مکانی که درخواست دریافت کدپستی آن را دارید از متقاضیان خواسته می‌شود که شامل استان، شهرستان، دهستان، بخش، خیابان و آدرس کامل است. همچنین در صورت تایید اطلاعات فوق برای ورود اطلاعات خانوار می‌توان کلید تایید را برای ادامه انتخاب کرد تا با دریافت کد رهگیری کد پستی آن‌ها ارسال شود.

این ملکه زیبایی هوش و حواس اوباما را برد+تصاویر

در خلال این سفر اوباما با ملکه زیبایی اتیوپی بانام ییتیش آینائو دیدار کرد که نگاههای خاص اوباما به این دختر جوان خبرنگاران را بر آن داشت تا اوباما را سوژه خاص خبری خود بکنند.

خبرنگاران معتقدند که اوباما با دیدن آینائو شیفته زیبایی او شده و حتی نگاهش را از روی او هنگام دیدار برنداشته است.همچنین اوباما از آینائو برای صرف یک شام دعوت بعمل آورده که این دعوت شایعات را مبنی بر علاقمندی اوباما به آینائو قوت بخشیده است.

بلایی که کفش بر سر مجری زن تلویزیون آورد+عکس

هنگامی که این مجری تلویزیون در حال پایین آمدن از پله ها بود بخاطر پوشیدن کفش پاشنه 10 سانتی کنترل خود را از دست داد و با برخورد به گوشه دیوار بینی اش شکست.به گفته شاهدان، این مجری 52 ساله هنگامی که از پله ها به سمت پایین می آمد دست هایش در جیب کتش بود، بنابراین نمی توانست هنگام افتادن خود را کنترل کند و با صورت به گوشه دیوار برخورد کرد.

خانم وردرمن گفت: خدا را شکر می کنم که کاسه سر و چشم چپم آسیب جدی ندیده است.او که عاشق پوشیدن کفش پاشنه بلند است بعد از این ماجرا گفت: من احساس می کنم یک آدم سفیه و احمق هستم و از این به بعد دیگر کفش پاشنه بلند نمی پوشم.

کشف جهان پنهان حیات در زیر دریا !

نمونه‌های هسته بدست آمده از کف دریا در نزدیکی سواحل آمریکا حاوی نشانه‌هایی از ریزموجوداتی است که در فقدان کامل نور زندگی کرده و کاملا از جهان بالای سر خود جدا هستند.تا پیش از این تصور می‌شد که نور خورشید یک پیش‌نیاز برای حیات زمین است. موجودات فتوسنتزی از نور خورشید برای تبدیل دی‌اکسید کربن به مواد آلی استفاده می‌کنند که پایه زنجیره غذایی زمین را بوجود می‌آورند.اما حیات در مواد سنگهای مخلخل در پوسته اقیانوسی کاملا متفاوت است. انرژی که نیروی هدایتگر حیات بوده، از فرآیندهای زمین‌شیمی بدست می‌آید.به گفته دانشمندان، رگهای کوچکی در پوسته اقیانوسی بازالتی وجود داشته که آب از میان آنها جریان دارد. آب احتمالا با ترکیبات کاهش یافته آهن مانند اولیوین در بازالت واکنش نشان داده و هیدروژن آزاد می‌کند. ریزموجودات از این هیدروژن به عنوان منبع انرژی برای تبدیل دی‌اکسید کربن به مواد آلی استفاده می‌کنند.تاکنون شواهد موجود برای حیات در پوسته اقیانوسی بر اساس نشانه‌های شیمیایی و بافتی در سنگها بود و این اولین بار است که یک شاهد مستقیم شناسایی شده است.پوسته اقیانوسی 60 درصد سطح زمین را پوشانده است. با نظر گرفتن این میزان،‌ بزرگترین اکوسیستم زمین در آن وجود دارد.از دهه 1970 دانشمندان اکوسیستمهای محلی مانند چشمه‌های آب گرم را شناسایی کرده‌اند که از انرژی شیمیایی برخوردارند. این چشمه‌ها معمولا در لبه‌های صفحات قاره‌ای قرار داشته که پوسته جدید اقیانوسی با آب دریا ملاقات می‌کند. اما قسمت اعظم پوسته اقیانوسی در زیر لایه های گل مدفون بوده و در فاصله صدها هزار کیلومتری از مناطق فعال زمین‌شناسی در لبه‌های صفحات قاره‌ای قرار دارند که تاکنون شاهدی از وجود حیات در آنها دیده نشده بود.به گفته محققان، اگرچه این اکوسیستم بزرگ احتمالا بیشتر مبتنی بر هیدروژن هستند، چندین شکل مختلف حیات در این محیط یافت شده است. موجودات اکسید کننده هیدروژن مواد آلی را تولید می‌کنند که پایه ریزموجودات دیگر را در بازالت تشکیل می‌دهند.
برخی از موجودات انرژی خود را با تولید متان یا بازتولید سولفات بدست می‌آورند در حالیکه سایرین انرژی مورد نیاز خود را با تجزیه کربن آلی به شیوه تخمیر می‌گیرند.

«سیزده» از کی نحس شد؟

 

ایرانیان باستان عمر جهان را 12هزار سال می دانستند و به همین دلیل، عدد 13 را به عنوان نماد نوزایی و شروع یک دوران جدید قبول داشتند. اما گذشت زمان کم کم از اعتبار 13 کم کرد تا عددی که در کتاب های تاریخی دوران اسلامی به عدد سعد تعبیر می شد، تبدیل به عدد نحس شود!

ادامه نوشته

سایت ارگان دولت: قالیباف قطعاً رد صلاحیت می شود

 سایت روزنامه ایران ضمن انتقاد از جهت گیری صدا و سیما، خاصه به سود آقای قالیباف، مدعی شد که شهردار تهران دارای پرونده هایی است که قطعا موجب رد صلاحیت وی می گردد.

سایت ارگان دولت در انتقاد از صداوسیما نوشت: سیاست زدگی صداوسیما تابدانجا پیش رفت که این رسانه همگام با احزاب و گروه های سیاسی با پخش مستندی رئیس جمهور را به ابولحسن بنی صدر تشبیه کرد این سایت در ادامه با اشاره به «حمایت صداوسیما از قالیباف» نوشت: صدا و سیما، همزمان به تریبون بی مزد تبلیغات انتخاباتی برخی کاندیداهای ریاست جمهوری از جمله محمد باقر قالیباف تبدیل شده است؛ کاندیدایی که چندین پرونده در دادگاه دارد و به نتیجه رسیدن تنها یکی از این پرونده ها مثلا پرونده مربوط به شکایت دولت از او به دلیل ایراد توهین و اتهامات قبیح به اعضای هیات دولت، قطعا شورای نگهبان را به رد صلاحیت وی ناچار می کند.

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست

آهای سیزدتون بدر

دشمناتون در به در

گرفتاریاتون زود بدر

خوشیهاتون هزار برابر

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست / دریاب که هفته‌ی دگر خاک شده ستمی نوش و گلی بچین که تا در نگری / گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست(با آرزوی روزی شاد در کنار طبیعت)

كاخ موزه "ماكو"رويايي‌ترين كاخ ايران در انزوا قرار گرفته است +تصاوير

كاخ موزه «باغچه جوق» در 6 كيلومتري شهر ماكو و نزديك مرز بازرگان در دامنه كوه "چركين" و در جوار چشمه‌ايي زيبا به نام «كليسه» قرار گرفته است.

باغچه جوق در زبان ارمني به معني ده بوده كه در اواخر دوره قاجاريه به دستور تيمور تيموري معروف به اقبال السلطنه ماكويي ساخته شد. وي يكي از حكام وقت و از سرداران مظفرالدين شاه بود كه بناي اين كاخ عظيم را بنيان نهاد.

ويژگي‌هاي منحصر به فرد اين كاخ آنقدر چشمگير بود كه در سال 1353 توسط دولت خريداري و پس از تعميرات ضروري و رفع خطر براي بازديد عمومي نام كاخ موزه بر آن گذاشته شد.

حوض و يا استخر بزرگ حياط كاخ با آبراههايي كه به قسمت‌هاي مختلف باغ جاري است اولين تصويري ا ست كه به محض ورود به محوطه كاخ، در كنار ابهت و عظمت كاخ خود نمايي كرده و در ادامه مجسمه‌هاي گچي سردرها و نماي بيروني كه با ظرافت خاصي كار شده‌اند چشم‌ها را خيره مي‌كنند.

كاخ باغچه جوق در محوطه باغي به مساحت 11 هكتار قرار دارد كه معماري آن تلفيقي از معماري سنتي ايراني و غربي،‌به ويژه معماري روسيه است. گچبري اين ساختمان و آئينه كاري داخلي آن به شيوه استادانه و منحصر به فرد توسط هنرمندان ايراني انجام گرفته است. در بالاي عمارت دور تا دور كاخ گلدان‌ها و مجسمه‌هايي به چشم مي‌خورد كه اغلب جاي گل و چراغ بوده و پايه ستون ها و گلدان‌ها از سنگ خارا است كه ازكشور هند وارد كرده است.

اين گزارش مي‌افزايد؛ پرده‌هاي زربفت، مبل‌هاي بي‌نظير، تخت خواب‌هاي متعدد با تشك‌هاي پرقو، كاغذ ديواري‌هاي و رنگ آميزي سالن‌ها و نقاش سقف اتاق‌ها، ظروف چيني اعلا و لوسترهاي كريستال، فضاي حياط با گلكاري و درختان ميوه و زينتي در كنار حوض‌هاي وسيع و آبراهها، حالت رويايي به كاخ باغچه جوق داده‌اند تا حدي كه وقتي گردشگران وارد اين محوطه مي‌شوند ساعتها محو تماشاي ذوق و هنر ايراني بكار رفته در اين كاخ مي‌شوند.

يكي ديگر از جذابيت‌هاي ديني كاخ، نقاشي‌هاي خوش رنگ و لعابي است كه در گوشه به گوشه سالن‌ها واتاق‌ها به چشم مي‌خورد و هر كدام متناسب با فضاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي آن دوران كشيده شده‌اند. مهمترين قسمت كاخ، تالار مرتفع و آيينه كاري گچ بري شده حوضخانه است كه تمام واحدهاي معماري بر محور اين تالار احداث شده‌اند و از نظر مصالح سيستم آرايش و نوع در و پنجره داراي شيوه خاص و منحصر به فرد است. الحاقات ديگر اين كاخ، آشپزخانه،‌ گلخانه، حمام، انباري و نگهباني هستند كه با ظرافت و تبحر خاصي ساخته شده‌اند.

با اينكه اين بنا ثبت ملي شده و هر سال گردشگران زيادي را به خود جذب مي‌كند اما خيلي‌ها از وجود آن بي‌خبرند و گردشگراني هم كه به اين مكان مي آيند اكثرا توسط راهنمايان تور و افراد محلي معرفي شده‌اند. اين كاخ موزه به عقيده گردشگران يكي از رويايي‌ترين كاخ‌هاي ايران است كه در انزوا قرار گرفته است./

(چه كساني در ايران انتخاب‌كننده نهايي هستند؟)

تحليل چگونگي عمل جامعه ايراني در برخورد با انتخابات در طول سه دهه گذشته و برگزاري بالغ بر سي و دو انتخابات، مي‌تواند واقعيت‌هاي فراواني را از جامعه ايراني در ابعاد سياسي، اجتماعي و فرهنگي نمايان سازد. به‌رغم مباحث گذشته اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه به تجربه ثابت شده است كه رفتار سياسي مردم ايران تابعي از تصميم‌ها و توصيه‌هاي احزاب و گروه‌هاي سياسي نيست. موارد متعددي را مي‌توان نام برد كه مردم خلاف‌نظر و راهنمايي احزاب و گروه‌ها عمل كرده‌اند. پيروزي محمد خاتمي‌ در دوم خرداد 76 در حالي صورت پذيرفت كه تمام احزاب و گروه‌هاي سياسي به تبع بخش‌هاي مهم حكومت پشت سر رقيب ايشان، يعني ناطق‌نوري بودند. در انتخابات رياست‌جمهوري نهم سال 84 در حالي كه احزاب شناسنامه دار و ‌بي‌شناسنامه با تاريخ و ‌بي‌تاريخ، يك‌شبه و صد‌شبه همگان در حمايت از كانديداي برجسته آن دوره يعني آقاي هاشمي‌رفسنجاني مسابقه گذاشته بودند، اما مردم كسي را انتخاب كردند كه كمتر نخبه سياسي گمان آن را داشت. پيروزي محمود احمدي‌نژاد موجب شد تا مردم ايران از نظر رفتار انتخاباتي غيرقابل پيش‌بيني توصيف شوند و امكان دستيابي به پيروزي‌هاي ناگهاني سريع و سهل‌الوصول براي نامزدهاي خوش‌شانس فراهم آيد. اينكه چرا مردم در ايران اينگونه عمل مي‌كنند نياز به تحليل تاريخي، فرهنگي، جامعه‌شناسي و روانشناسي دارد ولي به‌طور اجمالي بايد گفت كه يكي از دلايل رفتار «حزب گريز» ما ايرانيان اين است كه رفته‌رفته نقش طبقات متوسط كم‌رنگ‌تر مي‌شود و حضور پرشور طبقات پايين دست جامعه بركم‌رنگي طبقات متوسط افزوده است. طبقات متوسط جامعه بيشتر تحت تاثير احزاب و نگاهشان معطوف به گروه‌هاي سياسي است، اما طبقات پايين دست جامعه از ديگر گروه‌هاي مرجع (از جمله علما و روحانيون و معتمدين محلي و منطقه‌اي) پيروي مي‌كنند.  بر همين جهت يكي از ويژگي‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري پيش رو اين است كه رقابت اصلي بين دو قرائت از «گفتمان عدالت‌خواهي و اصولگرايي اصلاح‌طلبانه اسلامي» است. گفتماني كه بر گرفته از خواست طبقات پايين دست جامعه است و دليل مهم عدم اجماع اصلاح‌طلبان و اصولگرايان روي كانديداهاي خود نيز ناشي از همين ويژگي است.جهت ديگر رفتار «حزب‌ستيز» مردم به عملكرد احزاب‌ برمي‌گردد. عدم وجود احزاب استخوان‌دار، قانونمند و مستظهر به پشتيباني مردم از رهگذر كار تشكيلاتي و تدوين برنامه‌هاي علمي ‌و قابل اجرا جهت حل مشكلات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي چالش مهم احزاب به‌حساب مي‌آيد. اما بخشي از اين چرايي به شرايط راي‌دهندگان ايراني بر مي‌گردد. در مجموع به اعتقاد بسياري از كارشناسان، در ايران ما سه گروه راي دهنده داريم؛ 1)راي دهنده موثر و ثابت،2)راي دهنده ممتنع و شناور، 3) تحريم‌كننده‌هاي همواره مخالف. از نظر فراگيري گروه اول جمعيت قابل توجهي مي‌باشند اما اكثريت نيستند و در مقياس گروه دوم در اقليت هستند. دسته دوم اكثريت جامعه ايران مي‌باشند و گروه سوم اقليت بسيار محدودی كه خاستگاه ضد نظام دارند. از آنجا كه دسته اول كمتر تحت‌تاثير رفتار سياسي نامزدها و نخبگان قرار مي‌گيرند از پيش، آرای آنها تعيين شده است. نحوه رقابت و برنامه نامزدها و شيوه تبليغات بر اين دسته از راي‌دهنده‌ها تاثير چنداني ندارد. رفتار اين دسته معمولا نشانگر گسست كامل از يك جناح و تعهد به جناح مقابل است. در ادبيات سياسي ما ايراني‌ها به اين دسته به اصطلاح راي‌دهنده‌هاي «تكليف‌گرا» اطلاق مي‌شود که ورود به انتخابات را وظيفه ديني مي‌دانند.اما دسته دوم كه اصطلاحا به «حق‌گراها» معروفند؛ يكي از ويژگي‌هاي اين گروه از راي‌دهنده‌ها، پنهانكاري است، رندي و باطني‌گرايي در فرهنگ اين دسته حضور جدي دارند و به اصطلاح سعي در رفتار غافلگيركننده دارند. همواره تحت تاثير نحوه رفتار، شخصيت و شعارهاي انتخاباتي نامزدها مي‌باشند و ميزان مشاركت اين بخش جامعه، مي‌تواند منشا نتايج غيرقابل پيش‌بيني باشد. از همين رو همواره نتايج با پيش‌بيني‌ها و نظرسنجي‌ها متفاوت است و لحظات آغازين رقابت‌ها با لحظات پاياني آن قابل قياس نیست و بديهي است كه نظر‌سنجي‌هاي لحظه آغازين فاقد اعتبار است، در شرايطي كه لحظات پاياني انتخابات «زمان طلايي» به‌حساب مي‌آيد در اين زمان است كه رفتار و اقدام نامزدها و اطرافيان آنها تعيين‌كننده است که يك اشتباه مي‌تواند اكثريت شناور را به سمت مقابل ببرد.
 

عسل بدیعی و آخرین حضور در انتخابات

 

تصاویر زیر، عسل بدیعی را پای صندوق رای انتخابات ریاست جمهوری نشان می‌دهد وی امروز در بیمارستان لقمان به دلیل مسمومیت دارویی جان باخت.

فوری ،عسل بدیعی درگذشت / مراسم خاکسپاری بعد از تعطیلات

 فارس نوشت:عسل بدیعی بازیگر سینما و تلویزیون روز دوشنبه به دلیل ایست قلبی در بیمارستان لقمان دار فانی را وداع گفت. این بازیگر جوان در زمان حیاتش اعضای بدنش را اهدا کرده بود.مهدی احمدی تهیه‌کننده باسابقه سینمای ایران گفت: «متاسفانه عسل بدیعی بازیگر جوان سینما و تلویزیون که بر اثر مسمومیت دارویی از روز گذشته در بیمارستان لقمان بستری شده بود، دقایقی پیش در بیمارستان لقمان به دلیل ایست قلبی جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.»وی در ادامه گفت: «ایشان در زمان حیات‌شان اعضای بدنشان را اهدا کرده بودند که کارهای مربوط به اهدای اعضاء ایشان در حال انجام است.»احمدی درباره مراسم خاکسپاری زنده‌یاد بدیعی گفت: «هنوز مراسم خاکسپاری قطعی نیست، اما احتمالا روز 15 فروردین‌ماه و پس از تعطیلات خواهد بود.»عسل بدیعی متولد سال 1356 در تهران بود و از سال 75 با بازی در «بودن یا نبودن» ساخته کیانوش عیاری فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کرد. او که روز گذشته به دلیل مسمومیت دارویی در بیمارستان لقمان بستری شده بود، دچار مرگ مغزی شد.

تفاوت روزهای پایانی دولت احمدی نژاد با خاتمی و هاشمی

ماه های پایانی دولت ها اغلب شبیه هم است. اما این دولت روزهای پایانی اش کمی متفاوت از دیگر دولت ها است. فقط کافی است قدری به خاطره ها رجوع کنیم. کم حافظه ها هم این روزهای خاتمی و هاشمی را به یاد دارند.اوقات حضرات در این ایام به افتتاح سد و جاده و بیمارستان و غیره می گذشت. خیلی وقت ها کسری می آوردند و از راه دور قیچی می زدند. روبان قرمز و کلنگ زدن و نمایش خدمت. زمانی رئیس سازمان مدیریت دولت خاتمی از پروژه های افتتاح شده ماه های پایانی دولت هاشمی می گفت. از بیمارستانی در کاشان که به دست آیت الله افتتاح شده بود. اینطور تحلیل می کرد که اگر هر فرد بیماری را با بالگرد به تهران می آوردند و بستری و درمان می کردند و سپس برمی گردانند، هزینه اش از ساخت و نگهداری این بیمارستان و افتتاح آن کمتر می شد.کلنگ زنی های آیت الله خاکش بر عبای شکلاتی سید نشست. ساختمان های نیمه تمام و آهن های زنگ زده و پروژه های به گل نشسته و رها شده میراث سازندگی برای اصلاحات بود. ۷۷ و ۷۸ نیز قیمت نفت به رقم بحرانی رسید و همین نیز ادامه پیدا کرد . دولت نیز خواسته یا ناخواسته شعارش را توسعه سیاسی گذاشت تا رد این بی پولی پاک شود. روزنامه زدن با نفت ۹ دلاری هم ممکن بود.با این حال لذت سیاسی روبان پاره کردن و کلنگ زدن قابل چشم پوشی نبود و این سنت ماندگار در واپسین روزهای دولت خاتمی نیز تکرار شد.اما ماجرای "شام آخر" چه بود؟ خیلی ساده است. جوابی که آن روزها در کوچه و بازار و تاکسی و صف نان و شیر شنیده می شد. نظر رهگذران این بود "می خواهند در قدرت بمانند. یا خودشان یا هم سفره شان"
بیر اه نمی گفتند اما خیلی هم به راه نبود. بالاخره این کشور قانون داشت و قانون دان. کیسه دوختن و جیب کندن و خاصه تراشی و ویژه خواری را عدلیه تاب نمی آورد. دولت حق الناس است و بودجه بیت المال. چشم کشیدن آلوده به این سمت چوب دارد و تاریخ گواه آن است.گذشت تا رسید به این روزهای پایانی. این سر نیز همان سودا دارد؛ با تفاوت هائی که خاص امروز است. دولت های قبلی تلاش کردند بمانند و این روزها مسابقه خدمت و مانور تلاش راه انداختند ولو با نمایش و تشریفات و فرمایش. اما این دولت متفاوت است حتی سفرهای استانی اش را هم تعطیل کرده است. خبری هم از پروژه افتتاح کردن و کلنگ زدن نیست. البته خریداری هم ندارد. مردم هم جمع نمی شوند. قدری هم نگرانی از شعارها و پوسترهائی در دست مردم است که رئیس جمهور را غافلگیر می کند. چه آنکه در مشهد شد و جاهای دیگر اتفاق افتاد.اما آقای رئیس باهوش است. هر تهدیدی را فرصت می بیند. به همین دلیل جنس این روزهای دولت دهم با همه دولت های دیگر متفاوت است هرچند روحی مشترک بر این پیکره است.
لغزخوانی این روزها برای سپاه و مراجع و بزرگان و دیگر قوا ، گوش خواباندن برای قدرت است. باید ماند اما این بار نه از راه خاطره خدمت رسانی بلکه از طریق آتش افکنی. این بساط در آوردن و معرکه راه انداختن چوب آخر است. ماندن به هر قیمتی. خاطره ای که از این روزها باید بماند آتش است. یک روز بر خرمن ارز و روز دیگر بر خرمنگاه سپاه. کدخدای بعدی با خاک گلنگ زنی مواجه نیست با دود آتش طرف است و خرمن سوخته.

بازیگر جوان و مشهور سینما، دچار مرگ مغزی شد + تکمیلی

 عسل بدیعی - بازیگر سینما - دچار مرگ مغزی شد.به گزارش ندای سلماس این بازیگر روز گذشته (11 فروردین‌ماه) در بخش آی‌سی‌یوی بیمارستان لقمان بستری شد.با وخامت حالش به گفته‌ی پزشکان، دچار مرگ مغزی شده است. وی روز یازده فروردین 1392 بر اثر ابتلا به نوعی مسمومیت شدید توسط بستگان به بیمارستان منتقل و معالجات از سوی پزشکان روی او آغاز می شود.در پی انجام مداواها این بازیگر جوان دچار ضایعه مغزی شده و به حالت اغما فرو می رود.یکی از نزدیکان این بازیگر با تایید خبر فوق گفت:متاسفانه خانم بدیعی دچار نوعی مسمومیت دارویی شدید شد که با مراجعه به بیمارستان و طولانی شدن روند احیا توسط پرستار کشیک وی به حالت کما می رود.به گفته وی،وزارت ارشاد نیز همکاریهای لازم را برای پیگیری هرچه سریعتر پروسه درمانی این بازیگر در دستور کار دارد وگویا شخص وزیر دراین باره توصیه های لازم را انجام داده است.عسل بدیعی (زاده ۱۳۵۶ تهران) از سال ۱۳۷۵ به سینما راه یافت و با فیلم بودن یا نبودن فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کرد. عسل بدیعی دانش‌آموخته علوم تغذیه ازدانشگاه آزاد است. فریبرز عرب‌نیا بازیگر ایرانی همسر سابق او بوده است.

خاطره ای از رای هویدا به جمهوری اسلامی

هویدا و اعضای کابینه اش به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند. تشریفات اخذ رای در زندان قصر عینا مثل خارج از زندان است. جمعا از 1500 رای قرائت شده همه آنها مثبت بوده و رای منفی از آن خارج نشد. عبدالله ریاضی، رئیس مجلس شوراهم پای صندوق رای آمد و به جمهوری اسلامی رای داد. همچنین نیک پی، شهردار و سناتور سابق به جمهوری اسلامی رای آری داد و گفت: انشاالله مبارک است. اما در پایان هر ۳ مقام با حکم دادگاه هایی به ریاست شیخ صادق خلخالی، به اعدام محکوم شدند و هیچ یک نوروز بعد را ندیدندروزنامه اطلاعات و صادق طباطبایی در روایت‌هایی جداگانه به رای دادن هویدا به جمهوری اسلامی اشاره می‌کند.  به گزارش نامه، نوروز ۱۳۵۸ یکی از بهترین سال هایی بود که ایرانیان در طول چند دهه اخیر تجربه کرده‌اند چراکه از یک سو بساط تاج و تخت نظام شاهنشاهی برچیده شده بود و از سویی دیگر ۳۷ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین امتحان جدی ایرانیان در روزهای دهم و یازدهم فروردین در راه بود. در آن روزها امام خمینی (ره) در قم علاوه بر جایگاه رهبری، اتخاذ تصمیمات کلان برای اداره نظام نوپا را برعهده داشت، اما هنوز نه جمهوری اسلامی تاسیس و نه قانون اساسی آن تصویب شده بود و به لحاظ رسمی مسئولیت اداره کشور بر عهده مهندس بازرگان بود. در مقابل محمد رضا پهلوی همچون پدر خود در تبعید از ایران به سر می برد و وی را نه به خانه اش در انگلستان راه داده بودند و نه اجازه و امکان یافته بود که به کاخ زیبای خود در اسپانیا برود تا اینکه سرانجام متوجه شد در مصر نیز جایگاهی ندارد و مغرب را به عنوان مقصد بعدی انتخاب کرد. از همین رو فردی که ۳۶ سال، نوروز را با عنوان شاه آغاز کرده بود می بایست در غربت و تنهایی آغاز سال جدید را تحویل می کرد. 
 

ادامه نوشته

فیلم/ چاوز در بهشت!

پخش یک انمیشن از تلویزیون دولتی ونزوئلا نشان می دهد که هوگو چاوز، رئیس جمهور فقید این کشور به بهشت وارد می شود و مورد استقبال برخی از رهبران درگذشته آمریکایی لاتین همچون سیمون بولیوار و چوگوارا قرار می گیرد. افرادی که چاوز به سمت آنان می رود عبارتند از: چه گوارا رهبر انقلابی کوبا، سیمون بولیوار، بانوی اول آرژانتین اوا پرون، سالوادرو آلنده رئیس جمهور درگذشته شیلی، انقلابی معروف نیکاراگونه سزار ساندینو و نفر آخر رهبر استقلال ونزوئلا.

دانلود کنی

مجری خبر در پخش زنده خوابش برد+ عکس

سیتنا - تصویر ذیل مجری خبر بی بی سی را نشان می‎دهد که در پخش زنده خوابش برده است. 

مشایی ای امام! / تصویر

اینجوری که کار داره پیش می‌ره،‌ بعید نیست یه روز چشم باز کنی و ببینی و بشنوی که بچه‌ها سرصف می‌خونن: مشایی ای امام! مشایی ای امام! وبلاگ کلاشینکف دیجیتال نوشت: جلد نشریه داخلی نهاد ریاست جمهوری (ویژه نامه دهه فجر) اینجوری که کار داره پیش می‌ره،‌ بعید نیست یه روز چشم باز کنی و ببینی و بشنوی که بچه‌ها سرصف می‌خونن: مشایی ای امام! مشایی ای امام!

موسوی و کروبی اینها خودشان فتنه‌ساز و فتنه نیستند و اطرافیان آنها فتنه و فتنه‌ساز بودند.

وی با بیان اینکه هاشمی در مرز بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان قرار دارد اما عضو اصلاح‌طلبان نیست، گفت: بنده نیز در وسط اصولگرای اصلاح‌طلب قرار دارم.

حبیب‌الله عسگراولادی امروز در جمع خبرنگاران در اردوگاه شهید مطهری چابکسر پیرامون انتخابات و ضرورت فضای رقابت سالم، با اشاره به تغییر موضع خود درباره شکست حصر خانگی موسوی و کروبی، اظهار کرد: شکستن حصر اینها کار قضایی و امنیتی است و به آنها مربوط می‌شود اما حصر این افراد بدون محاکمه انجام شده و از نظر بنده دادگاهی در این‌باره تشکیل نشده است توبه کردن و ارائه توبه‌نامه به مقام معظم رهبری به صورت پنهان و یا آشکار باید شرط شکستن حصر آنها شود و بعد از رهبری هدایت بخواهند. وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری نسبت به این دو نفر محبت فرموده‌اند، گفت: موسوی و کروبی از راه‌هایی که برای آنها باز شده بود استفاده نکردند و حصر این دو نفر از راهی که رهبری صلاح می‌دانند برداشته شود اما توبه شرط آن است.عضو تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: اصلاح‌طلبانی که در فتنه شرکت داشتند و سکوت کردند باید از آن تبری بجویند و توبه کنند.عسگراولادی درباره نقش تکنوکرات‌ها در انتخابات، بیان کرد: تکنوکرات‌های زمان مشروطه منهای دین بودند و از دین استفاده کردند و ما را به طرف لیبرالیسم بردند و باید توجه کنیم که امام (ره) فرمودند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر، و عمده تکنوکرات‌های ما که در خارج تحصیل کردند منهای دین بودند و طبق تجربه بشر تربیت شدند.وی متذکر شد: تکنوکرات منهای دین و مذهب نباید در داخل دولت وارد شود و امور را در دست گیرد.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به اینکه از دولت بنی‌صدر تا دولت احمدی‌نژاد بدون تکنوکرات نبوده‌اند، خاطرنشان کرد: بدون امر به معروف و نهی از منکر امکان ایجاد حکومت اسلامی نیست.وی درباره حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات، یادآور شد: اصلاح‌طلبان باید خود را جمع و جور کنند تا انتخابات تبدیل به جشن ملی شود و چهره‌های مورد تایید شورای نگهبان را معرفی کنند.عسگراولادی به حضور هاشمی در انتخابات اشاره کرد و متذکر شد: بعید است هاشمی وارد انتخابات شود.وی با بیان اینکه هاشمی مرز بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان قرار دارد اما عضو اصلاح‌طلبان نیست، اذعان کرد: بنده نیز در وسط اصولگرای اصلاح‌طلب قرار دارم و در خط امام (ره) و مقام معظم رهبری بوده و فراجناحی هستم.عضو تشخیص مصلحت نظام در معرفی خود، اظهار کرد: عضو مطلق اصولگرایان در کشور هستم و به آن افتخار می‌کنم.وی با اشاره به اینکه برای نخستین بار شناسنامه خود را معرفی می‌کنم، افزود: به عنوان مقلد رهبری فراجناحی هستم و در حرکت جشن ملی خادم افرادی هستم که صلاحیت آنها تایید شده باشد.عسگر اولادی با تصریح بر اینکه راست سنتی و حامی اصلاح‌طلبان را قبول ندارم، خاطرنشان کرد: موسوی و کروبی یک دوره به بنده جفا کردند و رابطه عاطفی نبود اما در ملاقات با موسوی و کروبی متوجه شدم که اینها خودشان فتنه‌ساز و فتنه نیستند و اطرافیان آنها فتنه و فتنه‌ساز بودند.

امام خمینی مردی که فقط در مقابل خدا به سجده افتاد

یاد معمار کبیر انقلاب در 12 فروردین روز جمهوری اسلامی گرامی باد

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم

فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم

همچو منصور خریدار سر دار شدم

غم دلدار فکنده است به جانم شررى

که به جان آمدم و شهره بازار شدم

درِ میخانه گشایید به رویم شب و روز

که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم

جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم

خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم

واعظ شهر که از پند خود آزارم داد

از دم رند مى آلوده مددکار شدم

بگذارید که از بتکده یادى بکنم

من که با دست بت میکده بیدار شدم

****

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

از غم دوست در این میکده فریاد کشم

دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم

داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست

که برش شکوه برم داد ز بیداد کشم

عاشقم، عاشق روی تو نه چیز دگری

بار هجران وصالش به دل شاد کشم

در غمت ای گل شاداب من، ای خسرو من

جور مجنون ببرم، تیشه فرهاد کشم

سالها می گذرد حادثه ها می آید

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

***

غم یار

باده از پیمان? دلدار، هشیاری‌ ندارد

بی‌خودی‌ از نوش این پیمانه، بیداری‌ ندارد

چشم بیمار تو هر کس را به بیماری‌ کشاند

تا ابد این عاشق بیمار، بیماری‌ ندارد

عاشق از هر چیز جر دلدار، دل برکنده، خامش

چون که با خود جز حدیث عشق، گفتاری‌ ندارد

با که بتوان گفت از شیرینی‌ درد غم یار؟

جز غم دلدار، عاشق‌پیشه، غمخواری‌ ندارد

بر سر بالین بیمار رخت، روزی‌ گذر کن

بین که جز عشق تو بر بالین پرستاری‌ ندارد

لطف کن ای‌ دوست، از رخ پرده بگشا، ناز کم کن

دل تمنایی‌ ز دلبر غیر دیداری‌ ندارد

***

حسن ختام

ألا یا أیُّها السّاقی‌! ز می‌ پر ساز جامم را

که از جانم فرو ریزد هوای‌ ننگ و نامم را

از آن می‌ ریز در جامم که جانم را فنا سازد

برون سازد ز هستی‌ هست?‌ نیرنگ و دامم را

از آن می‌ ده که جانم را، ز قید خود رها سازد

به خود گیرم زمامم را، فرو ریزد مقامم را

از آن می‌ ده که در خلوتگه رندان بی‌حرمت

به هم کوبد سجودم را، به هم ریزد قیامم را

نبودی‌ در حریمِ قدسِ گلرویان میخانه

که از هر روزنی‌ آیم، گلی‌ گیرد لجامم را

روم در جرگ?‌ پیران از خود بی‌خبر، شاید

برون سازند از جانم به می‌ افکار خامم را

تو ای‌ پیک سبکباران دریای‌ عدم! از من

به دریادارِ آن وادی،‌ رسان مدح و سلامم را

به ساغر ختم کردم این عدم اندر عدم‌نامه

به پیر صومعه برگو: ببین حُسن ختامم را!

نامه سرگشاده صادق زیباکلام خطاب به احمدی نژاد

جناب آقای دکتر محمود احمدی نژادریاست جمهوری اسلامی ایران دامه اقباله احتراما به استحضار آن مقام منیع می رساند که در آخرین روزهای سال گذشته در نامه ایی خطاب به وزیر علوم خواهان برکناری روسای دانشگاه تهران و تربیت مدرس شدید. دلیل این اقدام  را از جمله" فضای امنیتی و سیاسی" که آنان در این دانشگاهها برقرار نموده اند اعلام داشتید. حقیر علم و اطلاع چندانی از وضعیت دانشگاه تربیت مدر س ندارم و پیرامون آن نمی توانم اظهار نظری داشته با شم. اما در خصوص دانشگاه تهران بایستی بگویم که این اظهار نظر حضرتعالی شگفت زده ام نمود. شگفتی ام از دو بابت بود. نخست آنکه برایم جالب بود که جنابعالی پس از گذشت نزدیک به 8 سال از ریاست جمهوری تان و درست در ماههای پایانی آن متوجه فضایی که در دانشگاههای کشور در طی این مدت حاکم بوده افتاده اید. آقای رئیس جمهور،اگر جنابعالی در طی این دو دوره ریاست جمهوری تان، بالاخص در سالهای دورآن دوم ریاست تان بعد از 22 خرداد 88 سری به دانشگاههای کشور می زدید و فضای سیاسی آنها را با سالهای قبل از ریاست جمهوری تان مقایسه می کردید باورتان نمی شد که این همان دانشگاه قبل از به قدرت رسیدن اصولگرایان در سال 84 می باشد. آنقدر فضای دانشگاهها  بعد از 22 خرداد 88  محدود، سنگین و بسته شد که بوصف نمی آید. آنوقت جنابعالی بعد از طی این سالها ، و آنهم بعد از آنکه هزاران دانشجو در طی این سالها دچار مشکل شدند و بسیاری مع الاسف از ادامه تحصیل باز ماندند، بصرافت افتاده اید که در دانشگاهها چه می گذرد.
     من حمل بر صحت می کنم و فرضم بر این است که دغدغه شما در این فقره نه از باب خرده حساب های سیاسی با روسای این دو دانشگاه است، و نه از باب تبلیغات انتخاباتی بلکه اصالتا به آنچه عنوان کرده اید باور دارید. در آنصورت مواجهه می شوم با شگفتی دومم. اینکه چرا دکتر فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران بعنوان "مقصر" برگزیده شده؟

ادامه نوشته