خوب گفته اند « سالي كه نكوست از بهارش پيداست». امسال بهارِ ما در ارسباران چنان نبود كه نويدبخش سالي نيكو باشد. سال خرگوش را هم كه با قدري بداخلاقي انتخاباتي را نوروز رسانده بوديم. حتي دِم عيد خبر تصادف در محور اهر ـ تبريز و كشته شدن سه شهروند هم خبرِ گوش آشنا اما دلخراش بود. فروردين ماه را با خبرهاي خودكشي شروع كرديم. خودكشي جواني در مغازه اش و جواني ديگر كه خود را از تير برق آويخته بود و يا دختري كه نامزد هم بود با قرص برنج خود را كشت. سايت معاونت بهداشتي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني و بهداشتي دانشگاه تبريز هنوز هم فهرست ده علت مرگ و مير شهرستان اهر در سال 1387 را دارد كه در آن « خودكشي»‌ هم هست.هيچ كس فكرش را هم نمي كرد كه در دشت اهر و ورزقان هم زلزله مي آيد. در ادبيات شفاهي مان هم سراغي از اين مخاطره نيست. چه؛ اين دشت در نقشه پهنه بندي خطر زلزله، رنگ سفيد دارد و اين به معناي كم ترين احتمال وقوع زلزله است. ساعت 5 عصر روز شنبه 21 مرداد همه غافلگير شدند و« انگار كه قيامت شده بود» و به قول علي نقي اردوبادي ( كه براي زلزله 1139 تبريز گفته بود)، « چو روز حشر همه وامصیبتا گویان » و يا به قول قطران تبريزي ( در زلزله 434 قمري) « كسي كه رسته شد از مويه گشته بود چو موي ». روزها و شب هاي سختي بود. يكصدهزار نفر جمعيت اهر يك ماه بيرون از خانه سر كردند و تا اوضاع عادي شود، جمعيت كثيري از روستاييان منطقه شرايط بسيار دشواري را سپري كردند. امسال را در حالي به پايان مي بريم كه بيش از هفت ماه از زلزله 21 مرداد قره داغ طي شده اما لرزه ها همچنان هستند و ما هم كه مي كوشيم آن را از خاطر بزداييم، اوست كه مي گويد « گرم ياد آوري يا نه من از يادت نمي كاهم». ارشناسان هم كه مي گويند حداقل تا نخستين سالگشت زلزله پس لرزه ها ادامه دارند. 258 كشته و 2600 مصدوم اوليه، حدود 50 هزار واحد مسكوني و اداري و بهداشتي و.... آسيب ديد. از 311 روستاي تخريب شده با 18500 واحدمسكوني، 56روستا  با 5 هزار واحد مسكوني صددرصد تخريب شد. در كل 1100 ميليارد تومان خسارت به منطقه وارد آمد.