فقط به يك مورد از اين اظهارات مجهول و مبهم ايشان توجه كنيد. ايشان در اين مصاحبه‌ با بازگو كردن مجدد ديدگاههاي خود هنگامي كه به موضوع آراي خاتمي در انتخابات مي‌پردازد مي‌گويد: «...من گفته بودم اینها در نظرسنجی مثبت رای بالایی دارند اما در مقابل رای منفی آنان هم سنگین است. ممکن است یک فردی در نظرسنجی مثبت رای ۱۵ درصدی داشته باشد که الان عدد خوب و بالایی است؛ اما از طرفی رای منفی‌اش را نیز بگیریم، می بينیم ۲۵ درصد هم رای منفی دارد. بنابراین ۱۵ درصد رای مثبت با ۲۵ درصد رای منفی رای بسیار شکننده ای است؛ لذا نظرات مثبت در مورد هاشمی و خاتمی بالاست اما نظر منفی هم در مورد آنان سنگین است» و يا: «بلاخره خاتمی رای دارد. اما اگر بعضی از اصلاح طلبان و خود خاتمی فکر کنند که هنوز آن سونامی سال ۷۶ و ۸۰ راه می افتد من به جد می گویم که چنین اتفاقی نمی افتد. رای خاتمی بد نیست اما اینکه فکر کند ۲۰ میلیون رای می‌آورد؛ خیر، اینطور نیست.»

سئوال اينست آقاي باهنر: براي مردم روش كنيد راي منفي و مثبت ديگر چه صيغه‌اي است كه شما  آن را كشف كرده‌ايد؟ كشفي كه همه دنيا از آن بي خبر بوده است. مگر قرار است در انتخابات رياست‌جمهوري يك كشور مردم به يك كانديدا راي مثبت و منفي بدهند؟ اگر عقل ما ناقص است بفرماييد و ما را از جهل نجات دهيد. عقل ما مي‌گويد در هر انتخاباتي مردم مي‌توانند با مراجعه به صندوق آرا نظر مثبت خود را در باره يك كانديدا (و البته در اغلب ممالك به برنامه و احزاب مورد علاقه خويش) به شكل مثبت بيان كرده و در پروسه سياسي كشور خود سهيم باشند. در نظرسنجي‌ها نيز همين مقوله حاكم است. طبق فرمايش حضرتعالي فرضا در يك نظرسنجي اگر 100 نفر مورد سئوال قرار بگيرند، 15 نفر نسبت به كانديداي X  مثبت دارند و 25 نفر هم نظر منفي. اما از 60 درصد آرا ديگر سخني نمي‌گوييد. آيا با چنين نگرش و آناليزي مي توان نتيجه گرفت؟

در واقع نظرسنجي ها مدلي تجميع شده از نظرات روز جامعه است كه در اغلب نقاط دنيا با تولرانس (منفي يا مثبت ۵) صدق داشته و همواره نتايج آرا از همين نظرسنجي تبعيت مي‌كند با اختلاف حداكثر ۵ درصدي. براي مثال اگر در ۵ نظرسنجي مختلف، ميانگين آراي يك كانديدا  ۶۵ درصد باشد همراه در نتيجه نهايي آرا نيز آن كانديدا، آرايي بين ۶۰ تا ۷۰ درصد را از آن خود مي‌كند. اما تاكنون در هيچ جاي دنيا امكان نداشته است كه نتيجه آرا با نظرسنجي‌ها اختلافي مثلا ۳۰ يا ۴۰ درصدي داشته باشد. حال اين توجيهات و تفاسير آقاي باهنر از آراي رقباي خود ريشه در چه معيارهاي علمي و تجربي سيستم‌هاي انتخاباتي دارد بر ما پوشيده است كه اميدواريم به زودي و در ساعات آينده و در تازه‌ترين ورژن و نسخه مصاحبه‌هاي سريالي خود ما را از ابهام و تعجب نجات دهند!