جنجالیترین چهرههای جهان در سالی که گذشت + تصاویر
جان کری؛ سکاندار جدید دیپلماسی آمریکا


با توجه به سابقه کری در مخالفت با جنگ ویتنام، روابط حسنه با رژیم صهیونیستی انتقاد از عملیات های نظامی آمریکا با استفاده از هواپیمای بدون سرنشین در افغانستان و پاکستان و جهت گیری های وی در مورد مذاکره با ایران به نظر می رسد سیاست خارجی ایالات متحده در دوم ریاست جمهوری اوباما گرایش به نرم افزاری شدن دارد. به نظر می رسد تمایل به استفاده از ابزار نرم افزاری در سیاست خارجی به مفهوم تعمیق فشار های دیپلماتیک ایالات متحده بر رقبا در مناطق مختلف جهان و کمرنگ شدن مداخله مستقیم نظامی در این مناطق باشد. البته این موضوع به معنای کاهش مداخله این کشور در عرصه بین المللی نیست بلکه تنها نشان از عزم ایالات متحده برای کاهش هزینه های مالی مداخله نظامی واشنگتن دارد.
اخضر ابراهیمی؛ مامور صلح در سوریه

آغاز فعالیت دیپلماتیک وی به عنوان نماینده جبهه آزادی بخش میهنی الجزایری ها در دوران جنگ استقلال این کشور، در اسیای جنوب شرقی بود که با پیروزی جنبش استقلال الجزایر و تشکیل دولت جدید، وی وارد کابینه این کشور دش. به نظر می رسد برگزیدن ابراهیمی به سمت نماینده ویژه سازمان ملل در سوریه به دلیل سابقه فعالیت های دیپلماتیک او در مقام نماینده الجزایر در اتحادیه عرب، سفیر کشورش در انگلیس،معاون دبیر کل اتحادیه عرب و نیز تجاربش در سمت نماینده ویژه سازمان ملل در لبنان ، آفریقای جنوبی و هائیتی است. طرح صلح ابراهیمی برای سوریه در برگیرنده تلاش برای ایجاد یک دولت ائتلافی موقت با شرکت همه گروه ها و طرف های در گیر در این کشور است.

تمرکز وی بر طرحی مورد توافق همه گروه های داخلی و نیز کشور های خارجی صاحب نفوذ در سوریه، باعث شد که آتش بس موقت ایجاد شده، جندان دوام نیاورد و به سرعت گرو های تروریستی در سوریه که از خارج مرزهای این کشور تهییج می وشوند، آن را نقض کنند. اگر چه ابراهیمی پس از چند بار مذاکره با طرف های درگیر در سوریه گفته است برقراری صلح پایدرا در این کشور امری دشوار است اما همچنان به دنبال یافتن راهی برای ایجاد آشتی و صلح در سوریه از طریق مشارکت همه گروه هاست؛ امری که با مداخله کشور های غربی در بحران این کشور و رشد گروه های افراطی سلفی دشوار می نماید.
حمد بن عیسی آل خلیفه؛ پادشاه سرکوبگر

وی که از 16 سالگیس به ولیعهدی این کشور رسید، بین ال های 1971 تا 1988 پست وزابت دفاع این کشوررا بر عهده داشت و در سال 1999 و پس از مرگ پدرش، عیسی بن سلمان آل خلیفه، زمامدار قدرت سیاسی در بحرین شد. حمد بن خلیفه، زمامدار قدرت سیاسی در بحرین شد. حمد بن خلیفه پس از رسیدن به قدرت تلاش کرد با اندک اصلاحاتی در نحوه اداره و مدیریت سیاسی بحرین از خود چهره ای نوگرا و اصلاح طلب ارائه دهد. از این رو ضمن ایجاد برخی تغییرات صوری و شکلی در قانون اساسی از جمله تغییر نام سیستم سیاسی بحرین از امیر نشین به پادشاهی،دستوراتی مبنی بر ازادی گروهی از زندانیان سیاسی، لغو قانون امنیتی 1974 و انحلال دادگاه امنیتی را صادر کرد.
با این وجود همچنان تبعیض های سیاسی و اجتماعی نسبت به شیعیان این کشور باقی ماند؛ تبعیض هایی نظیر تلاش برای ترکیب جمعیتی بحرین با جذب مهاجران سنی مذهب، وضعیت نامناسب مسکن، توزیع ناعادلانه موقعیت های شغلی و ندادن اجازه ورود به سطوح عالی قدرت برای اکثریت شیعه، در نهایت باعث شد مردم بحرین همگام با تحولات مدنی در خاورمیانه عربی و در دهمین سالگرد رفراندوم برگزار شده در مورد منشور ملی در جمعه موسوم به «روز خشم» علیه حمد عیسی بن آل خلیفه به تظاهرات دست بزنند. در جریان این تظاهرات، مردم بحرین به دستور پادشاه این کشور به شدت سرکوب شدند و همین موضوع تداوم اعتراض های خیابانی از سوی مردم و تشدید موج دستگیری و خشونت علیه معترضان در این کشور از سوی نیروهای نظامی و امنیتی بحرین را به دنبال داشته است. حمد بن خلیفه یکی از متحدان جدی ایالات متحده و رژیم نظامی و امنیتی بحرین را به دنبال داشته است.

حمد بن خلیفه یک یا متحدان جدی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در منطقه است و از این رو نقض اشکار حقوق بشر، تبعیض های سیاسی- اجتماعی خشونت های اعمال شده علیه معترضان از سوی حکومت ال خلیفه تا کنون از سوی سازمان های بین المللی نادیده انگاشته شده است.
چرا بشار اسد در سوریه ماند؟

با آغاز نا ارامی ها در سوریه بسیار از تحلیلگران غربی از پایان حکومت اسد سخن گفتند اما اسد در سوریه ماند. همان گونه که التحریر در قاهره ماند. وی در دیدار هیات های لبنانی در 29 اسفند 1391 تاکید کرد جنگ جهانی علیه سوریه که از 23 ماه قبل آغاز شده، شکست خورده است. اسد با قبول کاستی ها در سوریه پذیرفت تا اصلاحات را در این کشور انجام دهد اما چرا نظام اسد علیرغم فشارهای بی اما خارجی سقوط نکرد؟ دلایل متعددی را می توان برای ماند وی بر شمد. ماهیت فرقه ای و رادیکال مخالفان و آغاز جنگ فرقه ای و حمایت اقلیت های مسیحی، کرد، دروزی علوی و حتی یهودی از اسد، انتقال بحران به خارج از مرزها توسط دولت سوریه (نا امن شدن مرزهای ترکیه و لبنان)، ضعف و اختلافات عمیق در شورشیان و اپوزیسیون سوریه، حمایت های استراتژیک بین المللی و منطقه ای از اسد( حمایت روسیه، چین و ایران)، ترس و تردید غرب از فرجام سوریه و پیچیده تر شدن وضعیت (روی کار آمدن گروه های تندرو و نا امنی سرزمین های اشغالی)، توانمندی نظامی سوریه در مقابله با گروههای مسلح و کنترل بحران کنونی، پشت سر گذاشتن بحران ای بزرگ در گذشته، داشتن پایگاه مردمی و قرار گرفتن در حلقه مقاومت و دشمنی با تل اویو، آزادی دینی در سوریه، قبول اشتباهات و آری گفتن به اصلاحات، همگی دلایلی بودند که به ماندگاری اسد در سوریه کمک کردند.

البته اسد در مصاحبه با روزنامه جمهوریت چاپ ترکیه عنوان می کند تا پیروزی نهایی راه درازی در پیش دارد چرا که از ابتدای بروز نا آرامی در سوریه کشورهای غربی و هم پیمانان منطقه ای آن ها تمام توان خود را به کار گرفتند و گزینه تغییر رژیم(Regime change) در سوریه را دنبال کردند. تلاش های دمشنان سوریه شامل فرقه ای کردن اعتراضات، مسلح کردن شورشیان، اعمال تحریم های گسترده علیه اشخاص و مقامات سوری، برگزاری نشت های بین المللی و دخالت در امور داخلی سوریه و وارد ساختن فشار به دوستان سوریه و تلاش برای جداسازی کشورهای هم پیمان با سوریه همگی نشان دهنده تمام تلاش غرب برای کنار زدن اسد بود. به نظر می رسد اسد بحض اعظم بحران را پشت سر گذاشته است مخالفان اسد هم به این نکته پی برده اند و حاضر به مذاکره با دولت سوریه هستند.
کوفی عنان؛ ناکامی در مأموریت دشوار


بشار اسد هم با این طرح موافقت کرد اما در نهایت شورشیان مسلح توافقات را زیر پا گذاشتند تا طرح وی با شکست مواجه شود. طرح وی شامل عقب نشینی نیروهای ارتش سوریه، انتقال تسلیحات سنگین از مناطق شهری، توقف عملیات نظامی علیه مناطق مسکونی، اجرای آتش بس بین نیروهای دولتی و مخالفان، آزادی زندانیان سیاسی و امداد رسانی به غیر نظامیان در مناطق در گیری بود. البته طرح کوفی نان نجات دهنده سوریه نبود و بیشتر یک طرح اولیه بود که نیاز به تدوین مراحل تکمیلی داشت. سرانجام عنان در 12 مرداد سال 1391 به طور رسمی از سمت خود استعفا داد. وی به درستی از پیچیدگی اوضاع سوریه موافق نبود و معتقد بود دخالت نظامی، اوضاع را پیچیده تر خواهد کرد.
هیگل و آینده وزارت دفاع آمریکا

نکته جالب اینکه وی در جلسه اتماع سنا در 12 بهمن سال 1391، در پاسخ به سوال چرا شما به تحریم سپاه پاسداران بخشی از نیروهای نظامی ایران است و ما نمی توانیم نیروی نظامی کشوری را که دولت آن از سوی مردم انتخاب (Election) شده و مشروع (legitimated) است را تحریم کنیم. کهنه سرباز بازمانده از جنگ ویتنام با آنکه مجروحیت و چند مدال جنگی را در کارنامه خود دارد اما جنگ ویتنام را یک تراژدی می داند که باید از آن عربت گرفت و حمله به عراق را یکی از پنج اشتباه بزرگ تاریخ آمریکا دانسته است. با آنکه هیگل جمهوری خواه است اما اقدام نظامی را پاسخ نامناسب و گزینه ای «غیر مسؤلانه» برای حل مناقشات می داند. وی گفت و گوی بدون پیش شرط را بهترین راهبرد برای حل مشکلات بین ایران و آمریکا می داند. سنتور اسبق سنای آمریکا معتقد است استراتژی بوش به نقش راهبردی آمریکا در جهان صدمه زده است.

هیگل در داخل، امنیت ملی آمریکا را بر منافع حزبی مقدم می داندو در نظام بین الملل تلاش برای منزوی کردن یک کشور را سیاستی ناکار آمد می داند. او در کتاب « آمریکا: فصل بعدی ما» می نویسد: « ایزوله کردن کشور ها مخاطره انگیز است» وی رابطه خوبی بالابی یهود نداشته و حتی به یهود ستیزی متهم شده است. مخالفت با ادامه شهرک سازی در سرزمین های اشغالی، امتناع از تروریستی خواندن گروه حزب الله لبنان،ارسال نامه به اوباما و ترغیب وی برای گفت و گو با حماس و مواردی دیگر از این قبیل از اتهامات و دلایل برای یهود ستیز خواندن وی است اما دلایل دیگری نیز برای مخالفت با نامزدی وی برای تصدی پست وزارت دفاع وجود داشت. بحث نبود حمایت کافی وی از رژیم صهیونیستی یکی از مهم ترین آن ها بود.
مخالفانش وی را مخالف جنگ، منتقد لابی یهود، طرفدار مذاکره با گرو های مقاومت و طرفدار کاهش بودجه نظامی می داننند که همگی در ارتباط با منافع کلان تل آویو باشد. با این اوصاف آیا می توان انتصاب هیگل به سمت وزارت دفاع آمریکا از سوی اوباما را نوید بخش آغاز فصلی نو و چرخش در چمش انداز لشکر کشی های خارجی واشنگتن به شمار آورد؟ ایا انتظار تغییر و تحول در راهبر پنتاگون و وزارت دراع آمریکا در حوزه هایی مانند ایران، روسیه شرق آسیا و خاورمیانه وجود دارد؟
+ نوشته شده در سه شنبه ششم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 21:57 توسط پیام سلماس
|