حذف دکتر محمد علی نجفی گزینه پیشنهلدی وزارت آموزش و پرورش از همان اقدامات قابل تامل مجلسی ها است که با خواست اکثریت جامعه همسو نیست و قطعا مورد رضایت اکثریت جامعه و خصوصا فرهنگیان زحمت کش نیز نخواهد بود . کافی است هر کس در میان فامیل و دوستان خود که با مجموعه آموزش و پرورش در ارتباطند ، برخورد و واکنش فرهنگیان را به مسئله رد صلاحیت دکتر نجفی جویا شود تا ببیند آیا حذف گزینه ای که می توانست تکانی به دستگاه تعلیم و تربیت کشور بدهد مورد رضایت اکثریت معلمان هست یا نیست ؟ با روی کار آمدن دولت خاتمی و رفتن نجفی از وزارت آموزش و پرورش ، عملکرد این وزارتخانه همواره سیری نزولی داشته و هیچکدام از وزرای بعدی نتوانسته اند در حد شآن و جایگاه آموزش و پرورش ، مسائل این وزارتخانه را حل و فصل کنند . تغییرات پی در پی نظام آموزشی ، روی آوری به روش های شکلی آموزشی بدون توجه به ماهیت نظام آموزشی کشور ، سیاسی شدن بیش از حد وزارتخانه ، انتصاب مدیرانی ضعیف و کم توان در حوزه های مختلف اجرایی آن بخشی از عملکرد وزرای آموزش و پرورش در 16 سال گذشته بوده است . قطعا حضور دوباره دکتر نجفی در مسند این وزارتخانه می توانست بخش عمده ای از این مشکلات را مرتفع نماید اما در این میان چرا مجلسی ها بیشترین حساسیت خود را نسبت به آموزش و پرورش و وزیر پیشنهادی آن نشان دادند در جای خود قابل بررسی است .

در سالهای گذشته به دلیل مشکلات ساختاری نظام اداری کشور و حضور مدیران ضعیف این وزارتخانه ، آموزش و پرورش تبدیل به حیاط خلوت نمایندگان مجلس شده است . در این میان نمایندگان مجلس خصوصا نمایندگان شهرهای کوچک بیشترین حساسیت را بر روی آموزش و پرورش داشته اند ، گستردگی حوزه آن ، تعداد پرسنل فراوان و ارتباط مستقیم با نسل جوان و خانواده ها ، آموزش و پرورش را به یک ماشین رای جمع کنی برای نمایندگان تبدیل کرده و طبیعی است در خلاء احزاب سیاسی و در شرایطی که هر کاندیدای مجلس برای تبلیغ و معرفی خود باید چهره به چهره با اقشار مختلف جامعه روبرو شود ، این دستگاه عظیم و و گسترده قابل چشم پوشی نیست . قطعا دکتر نجفی با رویکردی که در انتخاب مدیران قوی و محکم دارد نمی توانست گزینه مورد نظر آن دسته از نمایندگانی باشد که چشم امید به آموزش و پرورش دارند تا از آن به عنوان نقطه اتکای خود در انتخابات بعدی مجلس شورای اسلامی استفاده نمایند .